گروه بین الملل بازارنیوز-سیدمهدی میرحسینی (کارشناس اقتصادی)؛ بسیاری از متخصصان و تحلیل گران اقتصادی و مالی آمریکایی و غیرآمریکایی معتقدند که شکست هژمونی دلار و سقوط آزاد این ارز مرجع ذخیره جهانی، بلاشک به واقعیت تبدیل خواهد شد و حتی برخی بر این باورند که تزلزل شدید جایگاه دلار و فروپاشی قریب الوقوع آن، بسیار نزدیک است، اما تفاسیر و تحلیلهای دیگری در این بین به چشم میخورد که نشان میدهد، فعلاً نباید منتظر کاهش سلطه گری دلار ایالات متحده بر عرصه تبادلات تجاری و اقتصادی جهان باشیم و حداقل تا دو دهه دیگر، این پروسهی چالش برانگیز و مبتنی بر قدرت نمایی دیپلماسی اقتصادی ناعادلانه فراگیر، ادامه خواهد یافت.
در همین راستا، «استفانو لوکاروی» استاد اقتصادبینالملل دانشگاه میلان و تحلیلگر ارشد اقتصاد سیاسی بلومبرگ، در جدیدترین سرمقاله این نشریه معتبر، در تاریخ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۳، به تبیین و بررسی مولفه ها، عوامل و متغیرهایی پرداخته است که روند فروپاشی هژمونی دلار ایالات متحده را دچار تعلیق، تاخیر و کاهش شتاب نموده اند. مطالعه چنین تحلیلی، بر ایجاد چشم انداز کلان و گستردهتر نسبت به تحولات آیندهی اقتصاد دلارمحور در جهان، موثر خواهد بود.
دلار آمریکا که از زمان جنگ جهانی اول شروع به خود نمایی کرد، همواره با چالشهایی مواجه بوده که با وجود تورم دهة ١٩٧٠ و بی ثباتی ارزش در دهة ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، همچنان به راه خود ادامه داده و توانسته با موفقیت، چالشها را پشت سر بگذارد.
در تبیین تداوم و استمرار برتری و هژمونی دلار دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی به بزرگی و غنای تاریخی اقتصاد آمریکا اشاره میکنند و برخی دیگر معتقدند که هنوز جایگزین مطمئنی برای دلار وجود ندارد. گروهی نیز توان نظامی و امنیتی آمریکا را برجسته میکنند و معتقدند که ابرقدرت بودن آمریکا محکمترین ضامن امنیت نظام مالی جهانی است.
در این میان برخی هم توان بازاری آمریکا را در تداوم برتری دلار مهم میدانند و میگویند که کشورهایی که دارای مازاد تجاری و مازاد حساب جاری هستند، ناچارند برای حفظ اقتصاد خود و جلوگیری از بحران مالی، آمریکا را پرظرفیتترین طرف تجاری و دلار را مطلوبترین واحد ارزی بر گزینند.
در کنار این عوامل میتوان به نظام حقوقی به ظاهر اعتمادپذیر آمریکا نیز اشاره کرد که در این برتری و سلطه نقش داشته است. با وجود این دیدگاه ها، میتوان متغیرها و مولفههای تاثیرگذاری را نام برد که موجب کاهش شتاب و ایجاد تاخیر در شکست هژمونی دلار و فروپاشی این ارز مرجع میشوند:
دلار ایالات متحده، ارز اصلی در اختیار بانکهای بسیاری از کشورهای جهان است و سهم عمدهای از ذخایر رسمی بانکهای مرکزی را به خود اختصاص داده است. از آنجا که مبادلات بین المللی نیاز به ارزهایی دارد که مورد قبول همگان باشد، دلار آمریکا با داشتن این مزیت و همچنین ویژگی ثبات نرخ ارز و برخورداری از پشتوانه نظام پرداختی قوی، به مهمترین ابزار در پرداختهای عرصه تجارت جهانی مبدل شده است؛ به طوری که در سال ۲۰۲۳، میزان ۴۱.۲۱ درصد از پرداختهای بین المللی با دلار ایالات متحده انجام شده است.
برتن وودز، قدرت اقتصادی ایالات متحده را در سطح جهانی تثبیت کرد و پس از آن آمریکا صادرات دلار از طریق وام و کمکهای خارجی و نیز باز پس گیری دلار از طریق مازاد تجاری از کشورهای دیگر را آغاز کرد. پس از فروپاشی برتن وودز، اقتصاد ایالات متحده با رکود نسبی مواجه شد؛ اما خیلی زود توانست با کمک دلار، شرایط خود را بهبود ببخشد.
کشورهای در حال توسعه بازارهای مالی خود را به روی دلار باز کردند و آمریکا توانست با توجه به شیوهای که برای سرمایههای خود جذابتر است، میزان بهره و نرخ ارز را تنظیم کند. همچنین با پذیرش استاندارد ارز شناور، آمریکا قدرت تعیین شرایط اقتصادی در جهان را عمدتاً از طریق تغییر در جریان سرمایه به دست آورد.
آمریکا در جایگاه بزرگترین سرمایه دار و سرمایه گذار در جهان، در بازار مالی جهانی میتواند از طریق تنظیم میزان بهره و نرخ ارز بر گردش سرمایه و توزیع مجدد ثروت تأثیر بگذارد.
در جهان امروز، مزیتهایی همچون بزرگی، باز بودن اقتصاد، ثبات و شفافیت بازارهای سرمایه، روابط اعتباری متمرکز و عمق و نقدینگی بازارهای مالی و نیز نقش ویژة دلار در سرمایه گذاری ها، معاملات و ذخایر ارزی جهان باعث جذابیت آمریکا برای سرمایه گذاری میشود و این امر فرصتها و نوآوریهای مالی بسیاری برای کاهش بدهی آمریکا فراهم میآورد.
برخی کشورهای جهان نیز هنوز تمایل دارند تا دلار آمریکا را به عنوان ذخیرة اصلی خود جمع آوری کنند تا در برابر بحرانهای پولی، بتوانند از دارایی خود محافظت کنند. این امر قدرت برتری و تسلط گسترده در اقتصاد را به آمریکا میدهد. با توجه به این شرایط، بدون شک آمریکا نمیخواهد جایگاه برتر خود در اقتصاد جهان را از دست بدهد.
اختصاص بخش عمدهای از ذخایر ارزهای خارجی بانکهای مرکزی کشورهای مختلف به دلار باعث شده تا این ارز مرجع، نقش پرکاربردترین ابزار ذخیره ارزش را در اقتصاد جهانی پیدا کند.
باید بپذیریم که هنوز هم دلار به مثابه یک واحد محاسباتی استاندارد و مورد پذیرش فراگیر در جهان تلقی میشود. با توجه به نقش گستردة دلار در مبادلات جهانی، این ارز بین المللی مهمترین ارزی است که از آن برای قیمت گذاری کالاها و خدمات استفاده میشود. تقریباً بیش از نیمی از مجموع واردات و صادرات کشورها با دلار محاسبه و ارزش گذاری میشود.
همچنین در بیش از ۸۰ درصد از کشورهای در حال توسعه، دلار آمریکا مبنای اصلی قیمت گذاری است. اهمیت ارزش گذاری تجارت بین الملل براساس دلار تا آن جاست که تغییر در سیاست گذاریهای پولی در آمریکا تو سط فدرال رزرو، تأثیری اساسی در روند تجارت جهانی برجای میگذارد.
پترودلار، دست پنهان برتری دلار است. افزایش تقاضای جهانی برای نفت معادل افزایش تقاضای دلار بوده است و طبیعتاً این امر مزیت بسیار بزرگی برای ایالات متحده به حساب میآمد. قیمت گذاری نفت به دلار، آمریکا را در برابر نوسانات سایر قیمتها نیز محافظت کرده است؛ به گونهای که اگر ارزش ارزهای دیگر در برابر دلار سقوط کند، آنها باید برای تأمین نفت هزینة بیشتری بپردازند؛ اما اگر دلار ارزش خود را از دست بدهد، آمریکا بهای بیشتری برای نفت پرداخت نخواهد کرد.
از آنجا که کشورهای واردکنندة نفت در سراسر جهان مجبور هستند برای واردات نفت اوپک از پرداخت دلار استفاده کنند، آمریکا اطمینان دارد که با بازیافت جریانهای نفتی دلار و قرار دادن نفت در نقش پشتوانة دلار، نقش اصلی این ارز در اقتصاد جهان تقویت میشود؛ بنابراین نفت به یک کالای راهبردی تبدیل شده است که موجب تداوم هژمونی ارز مرجع ایالات متحده شده است.
یکی از مهمترین دلایل کاهش سرعت در شکستن هژمونی دلار در عرصه بین الملل این است که هنوز هیچ ارز مرجعی که قدرت، کاربرد، اتکاپذیری و فراگیری دلار آمریکا را داشته باشد در عرصه جهانی ظهور نکرده است. البته در سالهای اخیر، واحد پول اتحادیه اروپا، تلاشهایی برای همه گیری خود انجام داده است.
همچنین چین در حال گسترش کاربرد یوان خود هست. از سوی دیگر، کشورهای رقیب آمریکا مانند چین، روسیه، ایران و کره شمالی اقدامات خوب و مفیدی برای جایگزینی انحصار دلار در تجارت دو جانبه انجام داده اند که هدف آنها تضعیف توانایی آمریکا برای ادامة برتری جویی جهانی است.
با وجود اینکه نمیتوان آسیب پذیریهای برتری مالی دلار آمریکا را در سالهای آتی انکار کرد. از آنجا که با توجه به شرایط موجود، اقتصاد آمریکا به تدریج سازگاری خود را با شرایط مالی بین المللی در حال از دست دادن است، هر نوع تغییری در شرایط مالی جهانی، نظیر شکل گیری پیمانهای ارزی مرجع رقیب دلار آمریکا میتواند خطرات جدی برای تداوم هژمونی دلار مرجع به دنبال داشته باشد.
پایان پیام//