در انتخابات ایران چیزی که زیاد میشنیدیم وعده بود تا برنامه و در صورتی ادامه این روند مردم از کاندیداهای خود دلسرد خواهند شد.
به گزارش خبرنگار بازار نیوز، وعدههای انتخاباتی جزو جدانشدنی افرادی است که میخواهند پست ریاست جمهوری بالاترین رتبه شغلی هر کشور را در اختیار بگیرند. برای در اختیار گرفتن این کعبه آمال، سیاستمداران با استفاده از برنامهها و وعدههای خود سعی میکنند توجههای مردم را جلب کنند. اما تفاوت مشخصی بین وعده و برنامه ریاست جمهوری وجود داد. وعده در لغتنامه دهخدا به معنی قول، عهد و تعهد است. نظامی میگوید:
وعده وصل شد نزدیک آتش قرب تیزتر گردد
اما برنامه با وعده تفاوتهایی دارد. برنامه سلسلهمراتب اقداماتی است که ما را به آن وعده میرساند. در انتخابات ریاست جمهوری 96 وعدههای زیاد شنیدیم اما دریغ از یک برنامه مشخص برای رسیدن به آنها. ساخت یک میلیون مسکن، کاهش شکاف طبقاتی، اشتغال 5 میلیونی و 6 میلیونی و... تمام این حرفهای گفته شده که توسط سیاستمداران زده میشود تنها در حد یک هدف است و برای رسیدن به آن باید برنامه مشخص وجود داشته باشد. کدام رئیسجمهور دوست ندارد یک میلیون شغل در سال ایجاد کند؟ کدام رئیسجمهور آنهم در هر کشوری تمایل ندارد شکاف ثروتمند و غنی کم شود؟ باید برنامهها گفته شود تا مردم آنها را سبک و سنگین کنند. پدر خانوادهای را فرض کنید که به فرزندش وعده میدهد در سال بعد میخواهد برایش خانه بخرد. آیا این آرزوی تمام پدران نیست؟ اما برنامه این پدر برای خرید خانه وقتی خودش هنوز اجارهنشین است و حقوق کارمندی میگیرد چیست؟ آیا فرزند این وعده را باور خواهد کرد؟
برای بررسی وعده و برنامههای انتخاباتی بهتر است نگاهی به انتخابات کشورهای دیگر بی اندازیم و ببینیم کاندیدهای ریاست جمهوری در آن کشورها وعده میدادند یا برنامه.
فرانسه
در انتخابات فرانسه مارین لوپن و امانوئل مکرون به دور بعدی ریاست جمهوری راه یافتهاند. مارین لوپن از حزب راست افراطی است و امانوئل مکرون به عنوان لیبرال رادیکال شناخته میشود.
برنامههای مارین لوپن برای ریاست جمهوری بسیار مشخص است. وی گفته در 6 ماه اول ریاست جمهوری رفراندومی را برای خروج از اتحادیه اروپا برگزار خواهد کرد. لوپن همچنین وعده داده که اشتغال بیشتری را برای مردم اروپا فراهم خواهد کرد و برای رسیدن به این هدف میخواهد بر روی قرارداد استخدام کارکنان غیر فرانسوی مالیات 10 درصدی اعمال کند. بهطورکلی خانم لوپن به دنبال حمایت از تولید داخلی است و برای رسیدن به آن قراردادهای تجارت آزاد با کشورهای دیگر را کاهش خواهد داد. وی همچنین میخواهد ساعت کار را از 35 ساعت در هفته به 32 ساعت کاهش دهد.
مکرون در سوی دیگر اعلام کرده بهوسیله افزایش بهرهوری هزینههای دولتی را 60 میلیارد دلار کاهش خواهد داد. وی همچنین میخواهد 120000 کارمند دولتی را کاهش دهد. مکرون طرفدار سرسخت تجارت آزاد است و برنامه دارد قرارداد جدیدی با کانادا ببندد. وی قول کاهش ساعت کار در هفته را نداده ولی میگوید تغییراتی در وضعیت و شرایط آن اعمال خواهد کرد.
آمریکا
نگاهی به انتخابات سال قبل آمریکا بی اندازیم. دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه و هیلاری کلینتون از حزب دموکرات برای ریاست جمهوری میجنگند.
دونالد ترامپ بر روی کاهش مالیاتها، قانون زدایی و پایان دادن به قراردادهای تجاری تأکید داشت. هیلاری کلینتون از سوی دیگر میخواست مالیات ثروتمندان را افزایش دهد، هزینههای آموزش شغلی را بالا ببرد و مالیات را بر شرکتهایی که کارگران آمریکایی استخدام میکنند کاهش دهد.
این دو تقریباً در تمام بخشهای اقتصادی و سیاسی برنامه مشخصی داشتند. بهعنوانمثال ترامپ در بحث تجارت میخواست تعرفه 35 درصدی بر روی کالاهای مکزیکی و 45 درصدی بر کالاهای چینی بگذارد. در مقابل کلینتون گفت گذاشتن تعرفه بر روی کالای خارجی سبب جنگ تجاری میشود ولی برای شرکتهایی که اقدام به صادرات میکنند تشویق مالیاتی در نظر خواهد گرفت.
جمعبندی
این دو مثال نشان داد انتخاب شدن بهعنوان رئیسجمهور یک کشور نیاز به برنامه بلندت دارد. بهطورقطع کاندیداها باید سالها شرایط اقتصادی کشور و دولت را رصد کنند و درنهایت برای تمام بخشها برنامه بدهند. مردم با شنیدن شعارهایی همچون اشتغالزایی میکنیم، خانه میسازیم یا عدالت اجتماعی فراهم خواهیم کرد تنها نسبت به انتخابات دلسرد خواهند شد.