گروه بین الملل بازارنیوز : پاول کروگمن نوبلیست اقتصاد، در مورد تاثیرات کرونا ویروس بر اقتصاد جهانی یادداشت زیر را منتشر کرد.
"برداشت من این است که عمده مباحث اقتصادی که در رابطه با اثرات کوید و سیاستهای مدیریت ان مطرح می شوند کماکان از مدلها و تحلیلهای اشتباهی استفاده میکنند. برای مثال ما مدام در مورد لایحه «محرک» می شنویم در حالی که چیزی که میشنویم آن چیزی نیست که در واقع هست.
مدل استانداردی که من برای اقتصاد فعلی مدنظر دارم شبیه این است؛ در اقتصاد دو بخش وجود دارد، بخش ضروری و بخش غیر ضروری. چیزی که عمدتا در حال وقوع است این است که بخش غیرضرور را تعطیل می کنیم (که کار درستی است) تا تعاملات اجتماعی را محدود و شیب منحنی را کمتر کنیم.
این، یک رکود متعارف نیست؛ بلکه بیشتر شبیه یک بیهوشی عمدی پزشکی است در بیهوشی بطور موقت، بخش زیادی از مغز را عمدا غیر فعال میکنید تا به آن فرصت بهبود بدهید. اما لازمه این کار این است که از حیات فرد حمایت کنیم.
بطور خاص در شرایط فعلی باید به این بیندیشیم که کارگران بیکار شده در بخش غیر ضروری اقتصاد ( که آنرا تعطیل کردهایم) چگونه باید به خرید ضروریات خود ادامه دهند؟ این کارگران به کمک نیاز دارند. وقتی هم که ببنیم چه میزان از اقتصاد تعطیل شده است متوجه میشویم که این کمک چقدر باید بسیار گسترده باشد. 2 تریلیون دلار کافی نیست.
بنابراین کمک ۲ تریلیون دلاری، در واقع نوعی عملیات نجات در شرایط بحرانی است و محرک اقتصادی نیست اگرچه مولفه تحریک اقتصادی نیز در آن وجود دارد. از این گذشته، عدم کمک به کارگران بیکار شده از بخش غیر ضروری، خرید محصولات ضروری را نیز کاهش میدهد که خود این موج دومی از بیکاری را ایجاد کند که قصد داشتیم جلوی ان را بگیریم.
ممکن است بپرسید که از کجا باید منابع عظیم مورد نیاز برای عملیات نجات از بحران را بپردازیم؟ اولین پاسخی که به ذهن می رسد، استقراض است. اما وجوه استقراضی از کجا خواهد آمد؟ عمدتا پاسخ این است که از بخش ضروری. اما چرا این بخش وجوه را تامین خواهد کرد؟ بدلیل این که این بخش بشدت مخارجش را کاهش داده است.
علاوه بر این، بخش ضروری محصولات غیرضروری را نمی خرد (اجازه خرید ندارد)؛ لذا بخش عمده ای از مصرف کاهش یافته احتمالا بجای آنکه صرف افزایش خرید کالاهای موجود در بازار شود، به شکل پس انداز منعکس خواهد شد. نرخ پس انداز خانواده هایی که کماکان شاغل هستند مطمئنا در حال افزایش است.
کاهش سرمایه گذاری (چه کسی در این شرایط شیوع بیماری مایل به به ساخت خانه و پارک است؟) در حالی است که پس انداز زیادی دارید که دنبال جایی می گردد تا به آن سو برود. نرخ بهره واقعی بدهی بلند مدت منفی 0.25 درصد است: منطقا سرمایه گذاران این هزینه به feds می پردازند تا پول بگیرند.
بنابراین، در حالی که که اقتصاد در کما است ما به دنبال برنامه نجات از بحرانی هستیم که با بدهی عظیمی تامین مالی شده است. و از آنجاکه تنها در حال انجام بخشی از آن هستیم، این برنامه کافی هم نیست. البته این لایحه "محرک" بسبار بهتر از آن Rs است که هفته گذشته در خصوص آن صحبت کرده بودیم.
بطور خاص من در مورد کارگران بیکار شده صحبت کرده بودم اما دولتهای محلی و مرکزی که برای تراز بودجه خود با بحران مواجه اند خود نیازمند کمک دولت فدرال هستند. از همین رو است که این موضوع مرز بعدی این کشمکش سیاسی است.
و اما با من در مورد بازار سهام صحبت نکنید. سهام در زمان فراگیری آنفولانزای مهلک سال ۱۹۱۹ بطور واقعی افزایش یافت."