bazarnews

کد خبر: ۱۵۴۱۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۱
دونالد ترامپ با هر دلیلی درباره مسائل گوناگونی حرف می‌زند. گاهی اوقات حتی درباره این مسائل دروغ هم می‌گوید. اما یک چیز مشخص است. انتظار می‌رود به دلیل اینکه یک میلیاردر است از درآمد، پول و در مجموع اقتصاد آگاهی کافی داشته باشد.
به گزارش خبرنگار بازار نیوز، هنگامی‌که وال استریت ژورنال در کمپین‌های انتخاباتی از وی سؤال کرد مشاوره‌های اقتصادی را از چه کسی می‌گیرد، پاسخ داد: "من احتیاج به هیچ کمکی ندارم. دونالد ترامپ در آن مصاحبه گفت: "واقعیت امر این است که من حس کاملی درباره کاری که می‌خواهم بکنم دارم و می‌دانم که میلتون فریدمن آدم بزرگی بوده اما من به هیچ کسی گوش نمی دهم."  ممکن است اطلاعات اقتصادی وی در یک حدی باشد اما مطمئنا این اطلاعات مقداری نیست که دیگر از کسی مشاوره نگیرد. حتی بزرگان علم اقتصاد نیز نمی‌توانند ادعا کنند که در تمام مباحث اقتصادی اطلاعات دارند. با تمام این شرایط در اینجا 6 مثال آورده شده که نشان می‌دهد ترامپ اطلاعات کافی درباره اقتصاد ندارد.

1-ترامپ ادعا کرده بود تولید ناخالص داخلی زیر صفر باست
سه ماه پیش دونالد ترامپ در مصاحبه خود گفته بود تولید ناخالص داخلی آمریکا زیر صفر است. این اظهارنظر یعنی چی؟  اظهارنظرهای سیاسی وی همواره تیتر اخبار شده است اما هیچ‌کس نسبت به دروغ‌هایی که درباره اقتصاد گفته است کاری ندارد. این دروغ یک اظهارنظر ساده نیست و خیلی چیزها را درباره وی نشان می‌دهد. 

در ابتدا نشان می‌دهد که ترامپ هیچ اطلاعاتی از تولید ناخالص داخلی و روش محاسبه آن ندارد. تولید ناخالص داخلی برابر ارزش تمام تولید یک کشور در یک‌فاصله زمانی خاص است و نمی‌تواند زیر صفر باشد و کاملاً شبیه این است که بگوییم وزن یک نفر زیر صفر است. بر اساس آمارهای بانک جهانی پایین‌ترین کشور دنیا در آمارهای تولید ناخالص داخلی تووالو است. تولید ناخالص داخلی این کشور برابر 38 میلیون دلار و بسیار بالاتر از صفر است. 
در آن زمان افرادی که طرفدار ترامپ بودند و مقداری اقتصاد می‌دانستند، گفته وی را درباره تولید ناخالص داخلی اصلاح کردند و بیان داشتند که منظور وی تغییرات تولید ناخالص داخلی است. اما این دو با یکدیگر بسیار متفاوت است. همانند اینکه از شما این دو سال را بپرسند. وزن شما چقدر است؟ هفته قبل چقدر وزن کم کردید؟  این از نوع اشتباه‌هایی است که اگر شما هیچ اطلاعاتی درباره موضوعی نداشته باشید انجام می‌دهید. 

حتی اگر منظور دونالد ترامپ رشد منفی تولید ناخالص داخلی بود باز هم مشکلاتی وجود دارد. زیرا تولید ناخالص داخلی منفی بیانگر رکود اقتصادی است و اگر شما بخواهید رأی مردم را جمع کنید و رئیس‌جمهور آمریکا شوید به‌جای رشد منفی تولید ناخالص قطعاً از عبارت رکود اقتصادی استفاده می‌کردید. در تاریخ آمریکا و بعد از جنگ جهانی دوم این کشور 11 بار رشد تولید ناخالص داخلی منفی را تجربه کرد. از زمانی که در سال 1947 دولت شروع به محاسبه این شاخص کرد، آمریکا در 42  فصل یعنی 15 درصد کل حیات خود رکود اقتصادی داشت و با تمام این شرایط تولید ناخالص داخلی سال قبل آمریکا بر اساس تمام آمار هرگز زیر صفر نبوده است. این دو موضوع نشان می‌دهد دونالد ترامپ هیچ ایده‌ای حتی درباره رکود اقتصادی هم ندارد. 

2-ترامپ ادعا کرده است که امریکا هیچ‌گاه چین را در قراردادهای تجاری شکست نداده است. " آن‌ها ما را کشته‌اند"

در یکی از سخنرانی‌های دوران مبارزات انتخاباتی، دونالد ترامپ ادعایی می‌کند که نه‌تنها کاملاً غلط بود بلکه به‌عنوان شعار کلیدی کمپین تبلیغاتی وی نیز انتخاب شد. او گفته بود:
ما هیچ‌گاه پیروز نشده‌ایم. ما به این پیروزی‌ها عادت داشتیم، اما الآن دیگر از آن‌ها خبری نیست. آخرین باری که یک نفر ما را در حال شکست دادن دیگران دید کی‌ بود؟ در قرارداد‌های تجاری چین چطور؟ آن‌ها ما را کشته‌اند. من تابه‌حال بارها چین را شکست داده‌ام، همیشه.
اولین مسئله درباره ادعای وی این است که آمریکا هیچ‌گاه قرارداد تجاری با آمریکا نداشته و ارتباط تجاری آمریکا با چین اصلاً بر اساس قرارداد تجاری نیست بلکه بر اساس عضویت آمریکا در سازمان تجارت جهانی است که چین هم در سال 2001 به عضویت آن در آمد. بعدازاینکه چین قوانین تجاری‌اش بر اساس تجارت جهانی مشخص شد چین هیچ‌گاه نتوانسته آمریکا را بکُشد زیرا اصلاً قراردادی وجود نداشته است.
نه‌تنها چین آمریکا را نکشته بلکه کاملاً برعکس بوده. سازمان تجارت جهانی روند حل اختلاف مشخصی دارد و بر اساس آمارها دولت اوباما نقش بسیار فعالی در این زمینه داشت.  از سال 2009 آمریکا، بالاتر از هر کشور دیگری، 23 مسئله را در WTO مطرح کرده است. 60 درصد آن‌ها یعنی 14 مورد مستقیم متوجه چین می‌شد و آمریکا در تمام این حل اختلاف‌های به وجود آمده پیروز شد و میلیاردها دلار فرصت اقتصادی برای صادرکننده‌های آمریکا به وجود آمد.

بنابراین ترامپ کاملاً درباره قرارداد‌های تجاری آمریکا و چین و اقدامات دولت اوباما اشتباه می‌کند. این اظهارنظر نشان می‌دهد که یا ترامپ هیچ اطلاعات درباره روند‌های  تجارت در جهان ندارد یا اینکه نمی‌داند WTO کجا است و چه‌کار می‌کند. 

3-دونالد ترامپ ادعا کرده "قرارداد مشارکت اقیانوس آرام(TPP)   برای این طراحی‌شده تا چین مثل همیشه از در پشتی وارد آن شود و سوء استفاده کند."

اجازه دهیم مسئله دیگری که ترامپ درباره چین گفته است را مدنظر قرار دهیم. اگرچه قرارداد TPP از لحاظ منطقی برای این است که چین را از بازی تجاری خارج کند اما دونالد ترامپ ادعا کرده که TPP برای اینکه چین از آن سود ببرد طراحی شده است. 

چین حتی عضو قرارداد TPP نیست و این قرارداد بر ضد آن‌ها است.  مارکت واچ (market watch) در مه 2015 گزارش داد "قرارداد TPP بازار چین و حتی کل اقتصاد آن‌ها را تهدید می‌کند" چین هیچ نقشی در طراحی آن نداشت و مطمئناً از وجودش خوشحال نبود.

4-تماس 3 صبح ترامپ به مایکل فلین برای اینکه بفهمد دلار قوی برای اقتصاد خوب است یا ضعیف

در هفتم فوریه، هافینگتون پست گزارش می‌دهد که ترامپ  در ساعت 3 صبح به مشاور امنیت خود که در حال حاضر استعفا داده و از تیم ترامپ خارج شده برای اینکه بفهمد دلار ضعیف برای اقتصاد خوب است یا قوی تماس گرفته. فلین تجربه فراوانی در نهادهای ضد جاسوسی دارد اما قطعاً درباره اقتصاد کلان چیزی نمی‌داند و وی هم پاسخ داده "نمی‌دانم". به‌جای پرسیدن از فلین وی می‌توانست از یک اقتصاددان این سؤال را بپرسد.

بااین‌وجود اگر نگاه عمیق‌تری داشته باشیم مسئله بسیار بزرگ‌تر خواهد شد. کمپین‌های انتخاباتی ترامپ کاملاً بر روی دلار ضعیف تمرکز داشت و همواره انتقاد شدیدی نسبت به قوی بودن دلار در حال حاضر می‌کرد. به‌عنوان‌مثال در مصاحبه با فاکس گفته بود: " به‌ظاهر خوب است که ما دلار قوی داشته باشیم اما این روند باید متوقف شد" اگر هم اعتقادش نسبت به دلار ضعیف از بین رفته وی‌ می‌توانست به فردی غیر از مایکل فلین زنگ بزند و سؤالی مشابه این بپرسد: من به دلیل اهمیتی که دلار در تجارت آمریکا دارد طرفدار آن هستم اما چون دیگر به‌عنوان رئیس‌جمهور تمام مردم آمریکا انتخاب شده‌ام می‌خواهم نکات مثبت و منفی دلار ضعیف و قوی را بفهمم و ببینم هر کدام در بلندمدت و کوتاه‌مدت چه تأثیراتی بر اقتصاد خواهند گذاشت.

مسئله تنها سؤال پرسیدن از یک متخصص نیست بلکه موضوع این است که این سؤال چگونه مطرح شود و قطعاً اگر از یک متخصص پرسیده شده بود بسیار نتیجه بهتری برای ترامپ داشت. یادتان باشد ترامپ گفته بود: " من به هیچ‌کس گوش نمی‌دهم" 

5-ترامپ ادعا کرده که نرخ واقعی بیکاری در حال حاضر 42 درصد است.
بزرگ جلوه دادن نرخ بیکاری دولت اوباما توسط جمهوری‌خواه‌ها به‌هیچ‌وجه چیز جدیدی نیست اما این عددی که ترامپ گفته دیگر خیلی بالاتر از ادعاهای گذشته است و به نظر می‌رسد وی هیچ اطلاعاتی درباره نرخ بیکاری و نوع محاسبه آن دارد. 

ترامپ به مردم در سن کاری اشاره می‌کند که در بازار کار نیستند. اما افراد بالاتر از 16 سالی وجود دارند که هنوز جوان، دانشجو، محصل و یا بازنشسته هستند و بنابراین درون آمارهای اشتغال وارد نمی‌شوند.

درست است که بعد از رکود اقتصادی سال 2008 برخی از افراد از بازار کار خارج شده‌اند و دیگر به دنبال شغل نمی‌گردند اما با هر محاسبه‌ای 42 درصد بسیار زیاد است.

6-ترامپ ادعا کرده که رشد پایدار 4 درصدی را ایجاد خواهد کرد
در سپتامبر 2016 تیم اقتصادی ترامپ ادعا کردند که برنامه‌های وی سبب رشد 3.5 درصدی خواهد شد. بااین‌حال ادعای خود ترامپ 4 درصد است و همچنین وی گفته بود به‌راحتی می‌توان به آن رسید.

ترامپ تنها جمهوری‌خواهی نیست که ادعای رشد 4 درصدی کرده است. تد کروز و جب بوش نیز اظهاراتی مشابهی داشتند. اما قول  ترامپ از لحاظ اقتصادی بسیار جالب است. از جنگ جهانی دوم به بعد رشد اقتصادی زیر نظر رئیس‌جمهورهای دموکرات‌ 4.4 درصد بود در حالی که این رقم برای جمهوری‌خواه‌ها 2.5 درصد است. بهترین راهی که ترامپ می‌تواند رشد 4.4 درصدی داشته باشد این است که حزب خود را تغییر دهد.

به‌طورکلی کاملاً مشخص است که چرا این هدف غیرقابل رسیدن است. تقاضای حال حاضر اقتصاد آمریکا تنها ممکن است بتواند با تولید ناخالص داخلی بالقوه رشد داشته باشد. تولید ناخالص داخلی بالقوه یعنی ارزش  عرضه  کل خدمات و محصولات در اقتصاد در شرایطی که تقاضای کافی برای وجود داشته باشد و اقتصاد از تمام نیروی کار و سرمایه خود استفاده کند. اما رکود بزرگ تأثیر بسیار زیادی بر تقاضای بالقوه داشته است.

بین سال‌های 1950 تا 1973 بهره‌وری با نرخ سالانه 2.4 درصد و نیروی کار با نرخ 1.6 درصد برای رسیدن به رشد 4 درصدی آن دوران رشد داشت. اما در حال حاضر  نرخ رشد بهره‌وری و نیروی کار به ترتیب 1.4 و 0.5 درصد است.

برای اینکه ترامپ بتواند به چیزی که قول داده برسد باید تمام این ارقام غلط باشند.علاوه بر این‌ها خارج کردن مهاجران غیرقانونی که در برنامه‌های ترامپ است بازار کار را کوچک خواهد کرد و کاملاً حرکتی در جهت مخالف تحقق رشد 4 درصدی است. از طرف دیگر سیاست ترامپ این است که مهاجرت را به آمریکا محدود کند. مهاجرانی که از کشورهای دیگر وارد آمریکا می‌شوند اغلب باتجربه هستند و شغل‌هایی در اختیار می‌گیرند که درآمد بالایی دارد. یعنی محدود کردن آن‌ها باعث پایین آمدن نرخ بهره‌وری در آمریکا خواهد شد.

خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۵
0
0
ترامپ اگه اقتصاد بلد نبود که یک زمین ( ارث پدری ) را با هوش و زکاوت خودش تبدیل به چندین برج و مستغلات نمیکرد . این مرد سیر دیده است منتظر ارزانی در همه زمینه ها مخصوصا گاز طبیعی و اهن الات و مایحتاج باشید هر چند که مملکت دزد ما فقط با بالارفتن قیمتهای جهانی همسو میشود و با ریزش ان انگار نه انگار / اقتصاد ما بلد نیستیم که مملکت را به گدا خانه و چپاول گری تبدیل کردیم
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: