bazarnews

کد خبر: ۱۱۳۰۳
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
بیژن عبدی در گفت و گو با بازارنیوز
بیژن عبدی رشد 7.4 درصدی غیرقابل باور می‌داند و می‌گوید: تا زمانی که جزئیات این رقم مشخص نشود نمی‌توان گفت چه مقدار مبتنی بر واقعیت است.

بیژن عبدی اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار بازارنیوز در ارزیابی رشد اقتصادی 7.4 درصدی گفت: نرخ رشد اعلام شده خیلی شفاف نیست و باید معلوم شود که در کدام بخش اقتصاد اتفاق افتاده است. آیا مربوط می‌شود به فروش نفت بیشتر، آیا مربوط می‌شود به بخش صنعت یا کشاورزی؟ تا زمانی که این رقم مشخص نشود نمی‌توان گفت چه مقدار مبتنی بر واقعیت است.

وی در زمینه اینکه چه مقدار به درستی رقم 7.4 درصدی می‌توان تکیه کرد بیان می‌کند: مبنای محاسبات را برای رشد بر اساس سال پایه 83 گذاشته‌اند که حجم ریالی مبادلات کشور نسبت به آن سال بیشتر شده است. نکته مهم این است که چرا سال 83 انتخاب شده؟ آیا برای تمامی آمارها اینگونه بوده یا فقط امسال اینطور اعلام شده است؟ نکته بعدی این است که آمارهای رشد اقتصادی سال گذشته را نداریم که آن هم بی تاثیر نیست. اما در همان رشد 0.9 درصدی اعلامی مرکز آمار برای سال 94 هم نمی‌توان به رشد 7.4 رسید یعنی یک جایی اتفاقی افتاده است و این جهش منطقی نیست. سایت‌ها اعلام می‌کنند که رکود همچنان پابرجاست و برندهای اصلی کشور به تعطیلی کشیده‌اند و اکثر بخش‌های صنعتی نالان هستند که به دلیل عدم فروش محصولات مجبور هستیم فاعلیت‌ها را کم کم تعطیل کنیم. سیاست دولت هم این نبود که به سمت سفارش تولید داخلی حداقل در کالاهای اساسی و راهبردی مانند ساخت واگن و ریل و غیره برود، یعنی گرایش به سمت تولید داخلی نبوده است، پس رشد از کجا حاصل شده اطلاعی ندارم. به همین دلایل به نظر می‌رسد این عدد خیلی قابل قبول نباشد. از طرف دیگر فرض کنید قسمتی با ظرفیت 100 واحد ایجاد شده است اما در سال گذشته به دلیل شرایط رکودی 25 واحد تولید می‌کرد و امسال اگر 100 درصد هم رشد داشته باشد به 50 واحد تولید می‌رسد. یعنی اینکه درست است که رشد داشته اما این نرخ قابل اعتنا نیست. از طرف دیگر این اعداد و ارقام خیلی پایه و اساس آن مشخص نیست گاهی اوقات نقطه‌ای می‌گیرند، گاهی اوقات سالیانه یا سه ماهه تعیین می‌کنند. این طور نمی‌شود اندازه‌گیری کرد و هر لحظه نمی‌توان یک شاخص جدید بر اساس اینکه بیشتر به نفع ما است بیان کنیم.

با تمام این تفاسیر بیژن عبدی بیشتر رشد ایجاد شده را وابسته به نفت می‌داند و می‌گوید: اعداد و ارقامی دقیقی وجود ندارد اما بر اساس اطلاعات داده شده و اینکه صادرات نفت یک میلیون بشکه افزایش داشته است و با فرض اینکه این درآمد وارد چرخه اقتصاد شده باشد بنابراین به نظر بخش اعظم رشد به نفت بر می‌گردد زیرا نفت و گاز نزدیک 50 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می داده است.

وی پایداری رشدهای اقتصادی به نفت را بسیار شکننده می‌دانند و بیان می‌کنند: بازار نفت به چندین عامل بیرونی بستگی دارد و نقش کشور در قیمت‌گذاری آن جدی نیست. قیمت‌های نفت طی سالیان گذشته به بالای 100 دلار رسید اما طی توطئه‌ای که آمریکا با عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته است قیمت نفت پایین آمد. این حادثه باز هم ممکن است در آینده اتفاق بیافتد زیرا کافی است بحران بیرونی به وقوع بپیوندد و بر قیمت تاثیر بگذارد. اقتصادی که اینگونه وابسته به نفت باشد اصلا برای آن نمی‌توان برنامه‌ریزی کرد، زیرا به عنوان مثال بر اساس نفت 50 دلار برنامه‌ریزی می‌کنید و زمانی که درآمد محقق نشود باید از بودجه‌های عمرانی برای هزینه‌های جاری بزنید. ضمن اینکه وقی یک کالا به این حد در اقتصاد ما تاثیرگذار است خیلی راحت‌ می‌توانند تحریم‌ها را بر کشور ما اعمال کنند و اگر به سمت بومی‌سازی دانش ‌فنی در تولید کالاها نرویم آنگاه به شدت اقتصاد آسیب‌پذیر خواهد بود. نفت به طور کلی پایه و اساس بخش‌های دیگر هم است و قسمت‌های دیگر اقتصاد ما مبتنی بر صادرات نیست زیرا در صورت کم شدن عرضه دلار آنگاه آنها در تامین مواد اولیه و ماشین‌آلات بخش‌های صنعتی با مشکل مواجه شده و کل صنعت دچار رکود می‌شود.

به اعتقاد دکتر عبدی جریان فکری اقتصاد در دولت‌های گوناگون ثابت بوده است و می‌گوید: در اقتصاد کشور مشکلی وجود دارد و آن هم این است که از دولت آقای هاشمی تا دولت آقای روحانی جریان فکری اقتصاد تغییری نکرده و تصور بر این است که با ابزارهای پولی، کم و زیاد کردن نرخ سود بانکی و آزاد سازی بازار می‌توان به توسعه رسید بنابراین با همین تفکر فارغ از اینکه رئیس جمهور اصلاح طلب باشد یا اصولگرا، در صورت افزایش درآمدهای نفتی باید انتظارافزایش واردات را داشته باشیم. در نتیجه انتظار تحول جدی نداریم و تنها راه حل نیز همان است که مقام معظم رهبری فرموده‌اند یعنی اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توانمندی داخلی. رسیدن به این هدف هم نیازمند برنامه است، حتی برنامه ششم مجلس برنامه قوی نیست و تنها در بیان کلیات گذشته است. دولت باید برای رسیدن به این اهداف برنامه جزئی داشته باشد و بگوید برای هر بخشی چه مقدار هزینه و از کدام منابع می‌خواهد انجام دهد یا مشخص شود در سال‌های آینده چند درصد می‌خواهیم به سمت خودکفایی پیش برویم. اگر به توانمندی داخلی تکیه کنیم آنگاه می‌توان امید داشت که به مرور زمان شرایط بهبود پیدا کند.

وی بیان می‌کند که اقتصاد‌های دنیا از دیدگاه‌های نئوکلاسیکی دور شده‌اند و ذکر می‌کند: در واقع بحرانی که در اقتصاد دنیا به وجود آمده است بر می‌گردد به نقص ذاتی این سیستم یعنی خود غربی‌ها هم فهمیده‌اند که از این طریق خروجی کاملی ندارند. به عنوان مثال حرف‌هایی که رئیس جمهور جدید آمریکا می‌زند بسیاری از آن خارج از این تئوری‌ها است. زیرا اگر تا قبل از این تئوری‌های اقتصادی تشویق می‌کردند سرمایه‌ به جایی برود که ارزان‌تر است و باعث شد که سرمایه‌ها از آمریکا خارج شده و به سمت چین برود، در حال حاضر می‌خواهد این حریان را معکوس کنند و به سمت سیاست‌های حمایتی بروند.

خبرهای مرتبط
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: